برخی از افراد اعتقاد دارند.خوردن غذا و خوراکی هنگام ناراحتی به آرامش فکری کمک می کند. و باعث بهتر شدن روحیه می شود.

آیا پرخوری باعث بهتر شدن ناراحتی می شود؟

پرخوری هنگام ناراحتی فقط صورت مسئله را پاک می کند.بعد از خوردن غذا همون احساس ناامیدی دوباره به وجود می آید؛افزایش وزن باعث احساس ناخوشایند به خود می شود

راه هایی برای جلوگیری از پرخوری

۱.روبه رو شدن با حقیقت

زمانی که با ناراحتی مواجه می شوید؛ انسان احساس ناخوشایندی پیدا می کند؛بعد از فکر کردن درباره آن موضوع کم کم احساس ناخوشایند از بین می رود.

۲.نوشتن

احساس خود را بر روی کاغذ بنویسید.نوشتن احساسات باعث می شود؛ذهن از نگرانی تخلیه شود.

۳. راه حل

بعد ازاینکه ناراحتی خود را بر روی کاغذ نوشتید؛با فکر کردن می توانید راه حلی برای ناراحتی خود پیدا کنید

۴.فکر کردن

فکرکردن به چیزهای مثبت باعث ترشح اندرفین می شود؛ و درون فرد احساس مثبت به وجود می آید،در واقع ضمیر ناخودآگاه تفاوت حقیقت و واقعیت را متوجه نمی شود

روزانه هزاران عمل زیبایی انجام می شود.معیارهای زیبایی تغییر کرده است.همه به دنبال زیباتر شدن هستند. بخشی از عمل های زیبایی بخاطر حس رقابت(چشم وهم چشمی)انجام می شود.

آیا عمل های زیبایی باعث تاثیری بر روی سلامت روان دارد؟

ممکن است خیلی از افراد از تاثیرات عمل های زیبایی آگاه نباشند.عمل های زیبایی هم تاثیرات مثبت بر روی سلامت روان دارند.هم دارای تاثیرات منفی هستند.مهم ترین تاثیرات عمل های زیبایی احساس اعتماد به نفس است البته ممکن است احساس اعتماد به نفس کاذب باشد چون مشکل اساسی حل نشده است.گاهی افراد بعد از انجام یک عمل به دنبال عمل دیگر هستند.ممکن است دچار بیماری افسردگی مبتلا شوند.

چگونه بدن خود را دوست داشته باشیم؟

ایجاد باور

باور به اینکه شما زییا هستید را در وجود خود ایجاد کنید. افکار مثبت را درون ذهن پرورش دهید.صفحاتی که این احساس را درون شما ایجاد می کنند آن ها را دنبال کنید

سپاسگذاری

هنگامی که صبح از خواب بیدار می شود. روی تک تک اعضای بدن دست خود را قرار دهید.تک به تک از آن ها سپاسگذاری کنید.سپاسگذاری باعث احساس خوب درون شما می شود.

جملات تاکیدی

هرروز صبح در آینه به خود بگویید من دوستت دارم،من زیبا هستم،من قدرتمند هستم.قبل از خواب هم این جملات را همراه لبخند تکرار کنید.

مراقبت

به سلامت خود اهمیت دهید.هرروز ورزش کنید.به پوست خود اهمیت دهید.غذاهای مناسب بخورید

نظم آشفتگی مغزی را کاهش می دهد.جهان براساس نظم به وجود آمده است.تمام اتفاقات جهان براساس نظم است.

دیدگاه روانشناسان بر نظم

به نظر روانشناسان نظم در زندگی از بیماری های روانی جلوگیری می کند.روانشناسان توصیه می کنند در مکانی که می خواهید کاری را انجام دهید ابتدا آن مکان را مرتب کنید.نظم باعث افزایش تمرکز ذهن می شود.

سلامت روان

نظم در زندگی استرس را کاهش می دهد.نظم باعث افزایش تمرکز می شود.نظم باعث احساس رضایت درونی می شود‌.

رابطه نظم با موفقیت

افراد موفق نظم در زندگی افراد موفق نقش اساسی دارد.میز کار آن ها بسیار مرتب است .برنامه آن ها براساس نظم است

رابطه نظم و معاشرت

افرادی که زندگی خود نظم را رعایت می کنند. احترام زیادی در نظر افرادی که با آن ها معاشرت می کنند برخوردار هستند

چگونه نظم در زندگی داشته باشید

۱. باید هدف خود را مشخص کنید

۲.باور

۳.برنامه ریزی

۱. هدف :باید هدف خود را مشخص کنید و کارهایی که می خواهید انجام دهید خوب فکر کنید ،هدف های قابل دسترسی مشخص کنید

۲.باور :به خودتان باور داشته باشید ،می توانید هر هدفی که مشخص کرده اید به آن دست پیدا کنید

۳.برنامه ریزی :مهم ترین بخش هر هدفی برنامه ریزی است. هدف های خود را به قسمت های کوچک تقسیم بندی کنید و زمان آن ها را می شود با تقویم هایی که درگوشی هوشمند هستند تنظیم کنید

در پایان روز به خود پاداش دهید، پاداش باعث احساس مثبت در شما و انرژی قوی برای ادامه مسیرتان است.

قدرت عادت

عادت های خوب می توانند زندگی یک فرد را بهتر کنند.عادت های بد می توانند زندگی یک فرد را نابود کنند.عادت ها قدرت زیادی دارند.
رابطه هدف وقدرت عادت
ایرانی ها همیشه اول سال اهداف خود را می نویسند. بعضی ها نیز آرزوهای خود را می نویسند.اما تعداد کمی از افراد به آن عمل می کنند. باید اهداف عقلانی نوشت.اهدافی که با تلاش بتوان به آن ها رسید.

روند شکل گیری عادت

برای اینکه یک رفتار تبدیل جزیی از برنامه روزانه شود.ابتدا باید آن را باورکرد.باور قلبی به اصطلاح عامیانه به آن را اعتقاد قلبی داشت.کم کم بدون فشار بر خود روزانه انجام داد. عادت ها با تکرار منظم شکل می گیرند. با تکرار جزیی از شخصیت انسان می شوند.

زمان تبدیل یک رفتار به عادت

عده ای از روانشناسان با نظر ماکسول مالتز موافق هستند. به گفته ماکسول مالتز روند تثبیت یک عادت در انسان را ۲۱ است. اما تحقیقات علمی ثابت می کند. ۶۶ روز طول می کشد تا یک عادت در انسان تثبیت شود.

چگونه یک عادت بد را ترک کنیم؟

سوالی که بسیار پرسیده می شود. برای اینکه یک عادت را ترک کنیم. ابتدا باید یک عادت را جایگزین آن عادت کنیم .البته همانطور که گفتیم ۶۶ روز زمان می برد تا یک عادت در انسان جزیی از شخصیت می شود.زمان ترک عادت هم ۶۶ روز است.برای تغییر عادت باید صبر پیشه کرد.

عملکرد مغز

برای اینکه یک عادت شکل بگیرد.ابتدا مسیر عصبی آن شکل می گیرد.با تکرار آن مسیر عصبی سریعتر آن می گیرد.چرخه تکرار، پاداش وتکرار باعث سریعتر شدن مسیر عصبی می شود‌.

تاثیر عادت بر زندگی انسان

عادت ها می توانند روند زندگی انسان را تغییر  دهند.تفکر در باره عادت هایی که در زندگی وجود دارد.عادت های کوچیک با تکرار می توانند انسان را موفق کنند.

هاله انرژی انسان دارای یک کپی از کل تفکرات و باورها و احساسات و خاطرات و آرزوهای انسان است و موجودات مختلف می‌توانند به صورت ناآگاهانه و غریزی، این اطلاعات را در هاله یکدیگر احساس کنند و برداشتهایی در ضمیر ناخودآگاه صورت بگیرد و تنها چکیده‌ای از این برداشتها به سطح ذهن هوشیار برسد.

حتی ممکن است بدون آنکه فردی را بشناسیم از روی همین تماس هاله‌ها به نکات مشترک و متفاوت خود و دیگری پی ببریم و بدون آنکه با شخص تکلم کنیم احساس خوب یا منفی نسبت به او داشته باشیم.

وقتی لایه اتری و اختری هاله دو نفر با هم پیوند برقرار می‌کنند احساسات مثبت زیادی را تحریک می‌کنند و تصور می‌کنید فرد مقابل را یک عمر می شناختید.چنین حالتی در زمانی که شباهتهای ذهنی و علایق مشترک زیادی بین دو نفر وجود داشته باشد شکل می گیرد و اصطلاحا شبیه شبیه را جذب می کند.پس از مدتی مکالمه متوجه می شوید که چه قدر مثل هم فکر می‌کنید و حتی می‌توانید فکر هم را بخوانید و مانند هم تصمیم بگیرید.

مکانیسم عشق در نگاه اول بر اساس هاله این طور تفسیر می‌شود که دو نفر با جنسیت مخالف بر طبق همین تفاهمات روحی، پیوند ناخودآگاهی را در لایه‌های اتری و اختری خود حس کرده و در آن لحظه چیزهای دیگر بی‌اهمیت می‌شوند و فقط اشتیاق به پیوند بیشتر بین آنها باقی میماند.هر چه قدر زمان بیشتری سپری شود تارهای مربوط به هاله انرژی هر یک بر دیگری می‌تابد و حس شیفتگی و تملک را بالا می‌برد و تجارب تلخ و شیرین زندگی به استحکام این تارها کمک می‌کند.

اگر زوج خیلی به هم وابسته شوند این وابستگی در سطح انرژی هاله‌ها هم وجود دارد و اگر یکی از آنها فوت کند معمولا دیگری هم فورا یا در اثر مرگ طبیعی و یا خودکشی از دنیا می‌رود.این حالت در زوجهایی که چندین دهه از زندگی مشترک و عاشقانه آنها میگذرد و به سن پیری می‌رسند بیشتر دیده می شود.به طوری که معمولا وقتی یکی از آنها می‌میرد فرد دیگر تحت مراقبتهای ویژه قرار می‌گیرد تا اقدام به خودکشی نکند.در واقع با جدایی کلافهای انرژی، لایه اتری هاله تحلیل رفته و شخص حس میکند دنیا به پایان رسیده و دیگر نمی‌تواند لحظه‌ای آن را تحمل کند.

افرادی که عاشق هستند تجربه نزدیکی جنسی را لذت بخش‌تر از افرادی می دانند که حسی به هم ندارند زیرا پیوند آنها هم در سطح فیزیکی برقرار شده و هم لایه‌های اختری آنها در هم می‌آمیزد و انرژی به جای آنکه فقط در چاکراهای جنسی جریان پیدا کند در چاکرای قلب نیز حس می‌شود.ولی افرادی که نسبت به هم سرد هستند ارتباط آنها در سطح فیزیکی بوده و از نوازش و تحریک لایه اختری هم لذتی نمی‌برند (این مسئله خصوصا برای زنان بیشتر اهمیت دارد).

وقتی زوجی طلاق می‌گیرند شاید به طور ذهنی و منطقی پذیرفته باشند که دیگر ارتباطی بین آنها نیست ولی هاله انسان معمولا خیلی کند عمل میکند و پیوند انرژیکی میان آن دو همچنان تا مدتها وجود دارد و طرفین از جدایی هم ناراحت هستند و هنوز احساس وابستگی می‌کنند و گاهی ممکن است کار به ازدواج مجدد با هم بکشد.یا گاهی یکی از طرفین تا سالها همسر خود را تعقیب میکند تا مبادا او با فرد دیگری ازدواج کند و بدون او خوشبخت شود.

در دوستی‌ها نیز هاله نقش زیادی دارد. در ابتدای آشنایی ممکن است با فردی رابطه خوبی داشته باشید ولی پس از مدتی آن ارتباط تبدیل به تجربه دردناکی برای شما شود.در واقع در آغاز آشنایی، لایه اتری یا انرژیکی هاله بسیار فعال شده و مگسهای گرد شیرینی را به خود جذب می‌کند.پس از مدتی ارتباط در سطح لایه اختری شکل گرفته و آنجاست که نقاط قوت و ضعیف افراد مشخص می‌شود و ممکن است به خاطر سراسیمگی عاطفی که قبلا داشتیم به مسیری رویم که موجب رنج ما شود که این حالت بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می‌شود و هر چه قدر سن و تجربه فرد بیشتر شود هاله نیز رشد پیدا کرده و ناخودآگاه ما هم دقت بیشتری در انتخاب افراد انجام می‌دهیم تا مجددا دچار رنج و ناراحتی نشویم.

پیامهایی که در هاله انسانها نهفته است عامل مهمی در جذب سایرین به آنهاست. شاید دقت کرده باشید که وقتی برای یک نفر چندین خواستگار می‌آید بیشتر آنها وجوه مشترکی دارند و شخص اصطلاحا میگوید “هر چه درب و داغان است به خواستگاری من می‌آید”. در واقع آن شخص شاید در سطح ذهن هوشیار خواهان مردی مناسب است ولی ممکن است در سطح هاله خود پیامهایی از ترس و فقر و خیانت را به اطراف منتشر کند و لازم است مجددا عمق ناخودآگاه خود را بررسی کند و به رفع این باورهای فکری غلط بپردازد چون تا وقتی این پیامها در هاله او مستقر هستند قطعا فرد مناسبی هم جذب او نمی‌شود...

سلام دوستان

بدون آرزو، نیت، یا تلاشی خورشید طلوع میکند؛ و در حضور محض او سنگ جرقه میزند، گل نیلوفر شکوفه میزند، آب بخار میشود، مردم کارھای مختلف را انجام میدھند و استراحت میکنند. درست ھمانطور که درحضور آھنربا سوزن حرکت میکند، با
فضل حضور محض خداوند است که روحها برطبق سرنوشت (Karma )مربوط
به خود توسط سه عملکرد (کیهانی) یا عملهای
پنجگانه الهی اداره شده و کارھای خود را انجام میدھند و سپس استراحت میکنند. خداوند ھیچ نیتی ندارد؛ ھیچ سرنوشتی (Karma )خود را به او متصل نمیکند. این ھمانند فعالیتهای دنیوی است که بر خورشید اثر نمیگذارند یا مانند شایستگی یا عدم شایستگی چهار عنصر که بر فضای نامتناھی اثر نمیگذارند.